مقاله کامل خنده و اثرات آن

دانلود تحقیق و مقاله رایگان – بانک مقالات فارسی – مقاله کامل خنده و اثرات آن

خنده و اثرات روان‌شناختی آن / مهارتی به نام ” خنده “
گاهی خندیدن آنقدر برای انسان عادی می‌شود که فراموش می‌کنیم، چقدر شگفت‌آور است. آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده‌اید که خنده چقدر می‌تواند در کنش و واکنش بدن سودمند باشد و آیا می‌دانید در هنگام خندیدن در بدن چه اتفاقی رخ می‌دهد…
خنده و اثرات روان‌شناختی آن / مهارتی به نام ” خنده ”

خنده باعث می‌شود انرژی از منبع درونی وجود شما به سطح بیاید. انرژی همانند سایه‌ای خنده را دنبال می‌کند و به‌دنبال آن جاری می‌شود. آیا تا کنون توجه کرده‌اید اوقاتی که واقعاً و از ته دل می‌خندید، به طور عمیق در حالت مدیتیشن قرار دارید؟ در واقع در این لحظات فکر کردن کاملاً متوقف می‌شود. اصلاً غیر ممکن است که در یک زمان هم فکر کرد و هم خندید. خندیدن و فکر کردن دقیقاً متضاد یکدیگرند.‏

اگر واقعاً بخندید، فکر کردن متوقف می‌شود ولی اگر فکر کردن ادامه پیدا کند، خنده، واقعی و از ته دل نخواهد بود. هنگامی‌که شما عمیقاً می‌خندید، ناگهان فکر ناپدید می‌شود. خندیدن یکی از بهترین، ساده‌ترین و طبیعی‌ترین راه‌های خلاصی از شر ناآرامیهای ذهن است. خندیدن می‌تواند مقدمه‌ای شورانگیز برای وارد شدن به مرحله توقف افکار و بی‌ذهنی باشد.‏

هر روز صبح پس از بیدار شدن از خواب قبل از باز کردن چشمانتان به خوبی بدنتان را کش و قوس دهید و خستگی احتمالی را به این ترتیب از تن خود بیرون کنید. پس از سه یا چهار دقیقه همان‌طور با چشمان بسته شروع به خندیدن کنید.‏

برای مدت پنج دقیقه فقط بخندید. در ابتدا ممکن است خنده شما واقعی نباشد ولی پس از مدتی صدای این خنده مصنوعی باعث خواهد شد تا واقعاً بخندید. خود را کاملاً رها کنید و به این خنده بسپارید. شاید چند روزی طول بکشد تا این حالت به‌طور واقعی اتفاق بیفتد. این مدیتیشن تاثیر بسیار خوبی خواهد داشت و باعث می‌شود تا کل روز شما تغییر کند.‏

مهارتی به نام ” خنده ”  گاهی خندیدن آنقدر برای انسان عادی می‌شود که فراموش می‌کنیم، چقدر شگفت‌آور است. آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده‌اید که خنده چقدر می‌تواند در کنش و واکنش بدن سودمند باشد و آیا می‌دانید در هنگام خندیدن در بدن چه اتفاقی رخ می‌دهد.

دانش روانشناسی، امروزه پی برده است که لبخند در زندگی ما از اهمیت به‌سزائی برخوردار است. لبخند و خنده هیچ عارضه جانبی مضری ندارد و حت یاگر نتواند به خودی خود بیماری و فشارهای روحی را علاج کند، حداقل می‌تواند لحظات نگرانی به‌وجود آمده از بیماری را برطرف سازد.

لبخند علاوه بر معکوس کردن مسیر بیماری و تأمین سلامت، بهترین یخ‌شکن در گردهمائی‌های اجتماعی است.

در سال‌های اخیر دانشمندان سعی داشتند که فیزیولوژی خنده و اثرات پزشکی قابل اثباتش را آشکار کنند.

گروهی از این وحشت دارند که اگر زیاد بخندند و یا لبخند به لب داشته باشند، دیگران آنها را جدی نگیرند در حالی که باید بدانیم امروزه مشکل، خنده زیاد نیست، بلکه کمبود خنده است. البته بایستی صادقانه خندید و شخصیت خود را نیز در نظر داشت. خنده آنگاه مؤثر و درمان‌بخش است که به موقع باشد و به شخصیت دیگران آسیب نرساند. خنده آنگاه مؤثر و درمان‌بخش است که به موقع باشد و به شخصیت دیگران آسیب نرساند. خنده‌های بی‌مورد و تمسخرآمیز، انسان را غافل می‌کند و پرده سیاهی بر روی عوامل شادی‌آفرین دیگر می‌کشد.

● خنده چیست؟

در واقع خنده یک برنامه است که کل سیستم بدن را درگیر می‌کند. ممکن است خنده در اثر گفتن یک مطلب خنده‌دار باشد که از عصب شنوائی ما شروع می‌شود، و یا ممکن است در اثر دیدن تصویرهای خنده‌دار و کمیک بوده و از چشم‌هایمان شروع شود.

دانستن این نکته می‌تواند جالب باشد که پیدایش خنده بیش از به‌وجود آمدن زیان و عمیقاً با پیدایش ما ارتباط دارد.
● تأثیرات لبخند و خنده

لبخند زدن و خندیدن، نشانه داشتن شخصیتی دست و دلباز، اجتماعی و خوش‌قلب است. گرچه ما معمولاً خندیدن زیاد را با سبکسری یکی می‌دانیم ولی بایستی بدانیم که تغییراتی فراسوی سبکسری در جسم و بدن انسان به واسطه خندیدن و لبخند زدن به‌وجود می‌آید که تظاهرات عینی آن شادمانی است که در این حالت تمام جسم تنظیم می‌شود و ذهن شفاف‌تر می‌گردد.
● چهره

خنده درمان مؤثر و قدرتمندی برای غلبه بر پیری و حفظ زیبائی و شادابی است. در خندیدن تنها یک عضله اصلی به‌کار گرفته می‌شود؛ در صورتی‌که برای بروز حالتی چون خشم و اندوه و اخم تعداد زیادی از عضلات باید درهم کشیده شوند. لبخند موجب می‌شود تا افراد سرزنده‌تر و شاداب‌تر به‌نظر برسند، زیرا افزایش جریان خون موجب قرمز شدن صورت شده و شادی خاصی بر ما مستولی می‌شود.

چشم‌ها خنده را دریافت می‌کنند و اگر شدت خده زیاد باشد، مجاری اشک فعال می‌شوند. تحقیقات بیانگر این است که اشک چه در اثر شادی و چه ناراحتی، علایم فشار و استرس را کاهش می‌دهد.

● خارج از دهان

به‌طور طبیعی دهان ما با باز شدن، اجازه خروج صداهای موزون (ها، ها) را از هوا می‌دهد و طبق بررسی‌هائی که بر روی بزاق بیمارانی که بعد از مشاهده یک کلیپ خنده‌دار انجام داده‌اند مشخص گردید که سطح عوامل مقابله‌کننده با بیماری‌ها به‌نام ایمونوگلوبین‌ها افزایش می‌یابد و تحقیقات دیگر نشان می‌دهد که ممکن است عملکرد ایمنی و دفاعی بدن را افزایش دهد.
● تأثیر بر روی دستگاه تنفسی

در اثر خنده، دیافراگم، عضله قوی‌ای که در زیر شش‌ها قرار دارد، بالا و پائین می‌رود و شش‌ها را پر از هوا می‌کند و سپس این هوا را از آنها خارج کرده و به سمت سیستم صوتی جهت تولید صدا می‌فرستد. در این تبادلات خون مملو از اکسیژن شده و قلب، خون تمیزتری را دریافت می‌کند و شاداب‌تر می‌شود.

هنگامی‌که هورمون‌های ناشی از فشارهای روانی به‌طور دائم به مقدار زیاد ترشح می‌شوند، سیستم دفاعی بدن قادر به انجام وظیفه خود به‌طور کامل نخواهد بود و به همین دلیل راه را برای درد و ایجاد زمینه برای انواع عفونت‌ها فراهم می‌آورد. اما خنده و شادی می‌تواند سلاح مؤثری برای حمله به این سیکل ناسالم ترس و فشار روانی باشد.

از این رو است که افراد مثبت‌نگر و خوش‌بین کمتر به اختلالات ناشی از فشار روانی مبتلا می‌شوند. به یاد داشته باشید که افراد می‌تواند بیماری‌های خود را راحت و بدون هیچ هزینه‌ای با خنده درمان کنند. نورمن کازنیر توانست بیماری خود را که پزشکان معتقد بودند لاعلاج است با دیدن فیلم‌های خنده‌دار مداوا کند، و همین مسئله باعث شد وی از این شیوه به‌عنوان یک روش درمانی استفاده کند. خنده می‌تواند تغییرات فیزیولوژیکی گسترده‌ای چون بهبود عملکرد هضم، تنظیم سیستم‌های داخلی و بهبود جریان خون در بدن را ایجاد کند.

خنده می‌تواند وسیله‌ای قدرتمند برای شفای بیماران و واکنشی قوی علیه بیماری‌ها باشد.اغلب اتفاقات و حوادث پریشان‌کننده زندگی را می‌توان با روحیه بذله‌گوئی به اموری قابل تحمل تبدیل کرد. این روحیه که فرد بتواند هنگام خشم، عصبانیت یا هر موقعیت عاطفی و رنج‌آور دیگر، لحظه‌ای توقف کند و با خود شوخی کند یا به خود، رفتار و نگرش‌های خود بخندد یک مهارت است مهارتی که باید آموخته شود.

شوخ‌طبعی و خوش‌روئی را می‌توان ساده‌ترین راه آفرینش شادی دانست. شوخی، روح را شاد می‌کند و با آفرینش لبخند، انسان و محیط را شادابی و خرمی می‌بخشد. خنده، حتی لبخند و حتی خیال خنده شگفتی مطبوعی به روح انسان می‌بخشد که غالباً با آرامش اعصاب و سبکی ذهن همراه است.
● ‏چرا خنده بر هر درد بی درمان دواست؟‏

خندیدن نوعی آنتی بیوتیک طبیعی است که همه انسانها با استفاده از آن، می‌توانند بسیاری از دردهای خود را تخفیف دهند. خنده واکنشی است غیر ارادی که باعث انقباض هماهنگ پانزده ماهیچه صورت و سریع شدن تنفس و جریان خون و نتیجتاً افزایش ترشح آدرنالین در خون می‌شود که تاثیر نهایی آن ایجاد احساس لذت و شادابی در فرد است.‏

خنده ارزانترین داروی پیشگیری و مبارزه با بسیاری از بیماری‌ها است و باعث پائین آمدن ضربان قلب و کاسته شدن فشار خون می‌شود و از آنجا که شخص را وادار می‌کند که نفس عمیق بکشد، موجب می‌شود میزان اکسیژن بافت‌ها افزایش یابد، لذا خنده باعث طولانی شدن عمر می‌شود.‏

ترشح هورمون «ایمونوگلوبولین» در بدن با میزان خندیدن ما ارتباط مستقیم دارد. «ایمونوگلوبولین» به مبارزه دستگاه‌ایمنی بدن با باکتری‌ها و میکروب‌ها کمک کرده و شخص را برای مقابله با بیماری‌ها آماده می‌کند.‏

در اثر خندیدن، نوعی ماده شیمیایی خاص سیستم عصبی به نام «آندروفین» تولید می‌شود که در شخص اعتماد به نفس و سرخوشی ایجاد می‌کند. پژوهش‌های دیگر بر روی خندیدن نشان می‌دهد که انسان‌ها به وسیله خنده، درد را بیشتر تحمل می‌کنند به این دلیل که خنده ترشح‌اندروفین‌ها را زیادتر می‌کند و‌اندروفین‌ها کشنده‌های طبیعی درد در بدن هستند.‏

در واقع «آندروفین» ماده‌ای مشابه مرفین است که در بدن ساخته می‌شود، مقدار این ماده در خون، در اثر ورزش و فعالیت‌های نشاط آور، بالا می‌رود.‏

دانشمندان انگلیسی بعد از سال‌ها تحقیقات به این نتیجه رسیدند که یک دقیقه از ته دل خندیدن معادل ۴۵ دقیقه ورزش، انسان را سر حال می‌آورد.‏

بنابر آخرین تحقیقات علمی، خندیدن، باعث کاهش بروز انواع بیماری‌ها از جمله بیماری‌های قلبی می‌شود. از طرفی خنده با ایجاد تغییراتی در راه‌های تنفسی، باعث می‌شود هوای بیشتری در بینی ما جریان یافته و به سرد شدن مغز کمک کند و هر چه مغز خنک‌تر باشد، ما شادتر خواهیم بود.‏

کسانی که دچار حمله قلبی شده‌اند در روز با حداقل ۳۰ دقیقه خندیدن می‌توانند احتمال حمله قلبی دوم را تا حد قابل توجهی کاهش دهند.

همچنین کسانی که فشار خون دارند نیز با وجود روحیه شاد و خندیدن می‌توانند فشار خون خود را در حد مطلوب نگه دارند.‏

در حال حاضر این عقیده که قسمت اعظم بیماری‌ها بر اثر احساسات منفی و اضطراب‌ها به‌وجود آمده و پیشرفت می‌کند، توسط اکثر روانشناسان و روانپزشکان مورد قبول قرار گرفته است.‏www.migna.irاسترس‌ها و اضطراب‌های روزانه در طول زمان چنان ناهماهنگی‌هایی در جسم ایجاد می‌کند که ممکن است به بحران روانی منتهی شود.‏

زمانی‌که هورمون‌های ناشی از فشار روانی به‌طور دائم به مقدار زیاد تولید شود، سیستم دفاعی بدن قادر به انجام وظیفه کامل نخواهد بود و همین راه را برای انواع عفونت‌ها و بیماری‌ها هموار کرده و ‌اندام‌های داخلی بدن را تحت فشار شدیدی قرار خواهد داد.

خندیدن می‌تواند سلاح موثری برای مقابله با این فشارهای روانی و استرس‌های روزمره باشد.‏  امروز پهنه دانش بشر به اندازه ای وسعت گرفته است که رشته های خاص و متفاوت آن بی شمار شده است و حیطه آن را یک پسوند «اولوژی» از حیطه رشته های دیگر جدا می کند. مثلا بررسی روان شناختی و تنشناختی خنده با اسم «ژلاتولوژی» به مفهوم خنده شناسی معرفی می شود.

پژوهشگران موضوع خنده، یا ژلاتولوژیست ها، کوشیده اند که به ماهیت خنده پی ببرند و به این سوال پاسخی علمی بدهند که انسان چرا می خندد؟ آنها در پژوهش خود دریافته اند که مغز انسان چگونه یک جوک، لطیفه، یا شوخی را می گیرد و خنده چگونه می تواند واقعا به صورت بهترین داروها عمل کند. می دانیم که جای دریافت یک موضوع خنده آور، در قسمت قدامی یا جلویی قشر بیرونی و خاکستری رنگ مغز قرار دارد.

اکنون خنده شناسان در زمینه مبدا یا منشا خنده پژوهش می کنند. دو محقق آمریکایی به نام های متیو جرویس و دیوید اسلون ویلسون از دانشگاه بینگهمتون در نیویورک، چند ماه پیش در مقالهای اظهار داشتند که در پژوهش خود دریافته اند که منشا خنده در سیر تکاملی انسان به زمانی پیش از آنکه انسان از میمون ها جدا شود، بر می گردد.

خنده در میان اولین گروه های انسان نما، بین چهار تا دو میلیون سال پیش پیدا شد. البته خنده آنها به هاه هاه یا قهقهه انسان امروزی شباهتی نداشت، چون آنها هنوز دستگاه صوتیشان توانایی تلفظ این صداها را پیدا نکرده بود و بیشتر به واکنش صوتی در برابر قلقلک یا خنده گوریل ها و شامپانزه های امروزی شباهت داشت.

یک مطالعه تازه حاکی از آن است که ریشه خندیدن احتمالا از یک موجود ما قبل تاریخ که جد مشترک انسان و میمون های امروزی بود نشات می گیرد. با تکامل تدریجی انسان، خنده به طور کلی معنای تازهای به خود گرفت.

در حدود دو میلیون سال پیش در اجداد انسان این توانایی پدید آمد که بتوانندحالت های مختلف بیانی در چهره خود را کنترل کنند و به این ترتیب هم بی اختیار و هم با اراده خود بخندند. اما مدت ها گذشت تا انسان در مسیر تکامل به مراحلی بالاتر از شناخت و آگاهی کار برد زبان رسید و خنده با شوخی و مزاح ارتباط پیدا کرد.

بنا بر این، اگر بتوانیم خنده را پدیدهای مستقل و جدا از بذله و شوخی و مزاح بگیریم، خنده چه ماهیتی دارد؟ جوابی که براساس پژوهش علمی به این سوال می توان داد، این است که خنده در روابط اجتماعی افراد از طریق گفت وگو کاربرد دارد. یکی از محققین به نام رابرت پروواین از دانشگاه مریلند در بالتیمور آمریکا، دریافته است که ما در هنگام گفت وگوهای عادی به نسبت بیشتر می خندیم تا با شنیدن جوک و لطیفه که گهگاه پیش می آید.

توانایی خنداندن دیگران غالبا با کسب موقعیت و قدرت ارتباط دارد، به این معنی که اگر بتوانید دیگری را بخندانید، او را به تسلط خود در آورده اید. رابرت پروواین گفته است که زن ها معمولا بیشتر از مردها می خندند، چون مردها هستند که بیشتر به گفتن چیزهای خنده انگیز تمایل دارند.

برخی دیگر از محققین گفته اند که خنده مسری است، همان طور که خمیازه یک نفر دیگران را به خمیاره کشیدن وا می دارد. البته ژلاتو لوژیست ها یا خنده شناسان هنوز در این زمینه پژوهش علمی انجام نداده اند، اما شنیدنی است که مسری ترین مورد خنده در سال ۱۹۶۲ در تانزانیا اتفاق افتاد و آن هنگامی بود که یک دسته دختر دانش آموز به خنده ای طولانی در آمدند، خنده آنها به افراد دور و بر آنها سرایت کرد و خندهای که از اینجا شروع شده بود، ماه ها ادامه یافت.  دکترمادان کاتاریا، پزشک هندی که بنیانگذار باشگاه خنده و روزخنده در جهان است نخستین بار در سال ۱۹۵۵ پس از خواندن کتاب «کالبدشکافی یک بیماری» نوشته کارمن کازینس روزنامه نگارآمریکایی که به تأثیر خنده در درمان یک بیماری صعب‌العلاج اشاره داشت، تصمیم به راه‌اندازی باشگاه خنده کرد. وی که در آن زمان سردبیر نشریه «مای داکتر» بود، سرانجام همراه چهار نفر دیگر در پارک عمومی شهر بمبئی نخستین جمع خنده‌درمانی را تشکیل داد و شروع به خندیدن کرد. شیوه او در ابتدا مورد تمسخر قرار گرفت اما پس از مدتی طرفداران زیادی پیدا کرد. ورود به باشگاهی که کاتاریا پیشنهاد آن را داده بود برای همه آزاد بود و هر کسی می‌توانست اول صبح نزدیک ۲۰دقیقه تمرین خنده کند. در ابتدا برای خندیدن یک نفر لطیفه یا داستان‌های خنده‌دار تعریف می‌کرد اما پس از مدتی با حذف لطیفه‌گویی، خندیدن بدون محرک تمرین شد. امروزه در باشگاه‌های خنده‌درمانی، افراد با پیوستن به گروه‌های بزرگ بی دلیل شروع به خندیدن می‌کنند. پیشروان این گرو‌ه‌ها معتقدند خنده مسری است و اعضا ضمن برقرار کردن ارتباط چشمی یکدیگر را به نوعی وادار به خندیدن می‌کنند.

بعد‌ها لارنس که جلسات خنده‌درمانی را در تورنتو برگزار می‌کرد علاوه بر خندیدن دست زدن را هم به منظور کمک به گردش خون در بدن به مراسم خنده‌درمانی افزود. به‌طور کلی مراسم خندیدن شامل انواع خنده‌هایی است که حتما خواندن نام آنها خنده‌ای هم بر لبان شما خواهد نشاند. از جمله در ابتدا اعضا به صورت هماهنگ هاها هوهو را با صدای بلند تکرار می‌کنند. سپس خنده از ته قلب، خنده سلام و احوالپرسی، خنده یک متری،‌ خنده شیرقهوه،‌ خنده شیر،‌ خنده تدریجی و… را که از انواع مختلف خنده هستند تمرین می‌کنند.

امروزه استرس یکی از عوامل مشترک در اغلب بیماری‌هاست و از بی‌خوابی و افسردگی گرفته تا آسم،‌ بیماری‌های قلبی و حتی سرطان همگی تابعی از استرس و اضطراب به شمار می‌آیند. پژوهش‌های علمی زیادی نیز نشان می‌دهد که خندیدن ضمن کاهش هورمون‌های استرس در بدن به تقویت دستگاه ایمنی کمک می‌کند. منتقدان این روش بررسی‌های مختلفی در مورد خنده به اصطلاح مصنوعی و مقایسه آن با خنده طبیعی انجام دادند همچنین تحقیقات مختلفی در زمینه کیفیت خنده صورت گرفته است که همگی آنها نشان می‌دهد چه به صورت خودجوش بخندید و چه خودتان را به زور وادار به خنده کنید بدن مواد شیمیایی یکسانی تولید می‌کند.

دانشمندان معتقدند کودکان روزانه حداقل چهارصد بار می‌خندند اما در سنین بالاتر افراد گاهی به سختی یکبار در طول روز می‌خندند. چرا برای خندیدن، منتظر دلیل شویم؟

زندگی چنان که هست، دلیلی کافی برای خندیدن است. زندگی بسیار بیهوده و مسخره است و در عین حال بسیار زیبا و شگفت انگیز. زندگی ترکیبی از همه چیز است، طنز کیهانی خوبی است.

خندیدن ساده ترین کار در دنیاست، به شرطی که به آن مجال دهید.خندیدن خیلی دشوار شده است. مردم به ندرت می خندند و حتی وقتی می خندند، خنده شان حقیقی نیست. مردم می خندند، گویی به دیگران منت می گزارند و وظیفه ی خاصی را به انجام می رسانند.

نباید بخندید تا شخص دیگری را شاد کنید، زیرا اگر خودتان خوشحال نباشید، نمی توانید هیچ کس دیگر را شاد کنید. باید به خودی خود به خاطر خود بخندید، بی آن که منتظر دلیلی برای خندیدن باشید. اگر درون هر چیز را ببینید، دیگر قادر نخواهید بود خنده را متوقف کنید.همه چیز برای خندیدن مهیاست.

چیزی کم نیست اما ما اجازه نمی دهیم. ما خسیس هستیم. در مورد خنده، عشق و زندگی خساست به خرج میدهیم. وقتی بدانید می توان خساست را کنار گذاشت، وارد بعد تازه ای می شوید. خنده یک آیین معنوی واقعی است و هر چیز دیگر فقط وهم و گمان است. چرا مردم می‌خندند؟ انتظار نمی‌رود که داستان واقعی اینکه چگونه مرد مزاحمی به همسر شما تلفن کرده تا درباره کشتن شما با او بحث کند، موجب شادی و خنده کسی شود.

اما هنگامی‌که جان موریل از کالج «ویلیام و مری» در ویرجینیای آمریکا این حادثه را برای گروهی از پژوهشگران در اجلاسی درباره طنز و خنده توبینگن آلمان تعریف کرد، همه آنها از خنده روده بر شدند، چون او شرح داد که چگونه همسرش سعی کرده بود مرد جوان سردرگم شده را قانع کند که از کشتن شوهرش دست بکشد زیرا وام مسکن زن آن‌قدر بالا است که نمی‌تواند بدون کمک شوهرش آن را بپردازد!

اما چرا آنها خندیدند؟ نظر دکتر موریل این است که خنده گرچه می‌تواند درماندگی را نشان دهد اما در بسیاری موارد نشانه‌ای قانع کننده از آن است که خطر گذشته است. واکنش مخاطبان دکتر موریب در توبینگن هم بیانگر همین نکته بود. دکتر موریل زنده ماند تا قصه‌اش را بگوید و بنابراین زمان آسوده‌ای داشت که آن را به صورت سرگرم کننده‌ای درآورد! توصیفی درباره چگونگی به خنده افتادن افراد «نظریه ناجور بودن» است.

این نظریه می‌گوید که همه جوک‌های مکتوب و بسیاری از موقعیت‌های طنزآمیز دیگر براساس بی‌ربط بودن و نداشتن تناسب است؛ چیزی که با چیزهای دیگر جور در نمی‌آید. در بسیاری از جوک‌ها راوی، داستان را در حضور این ناسازگاری پیش می‌برد و سپس شاه بیت ماجرا این ناسازگاری را به نحوی که مخاطبان انتظارش را ندارند، حل و فصل می‌کند. همچنین ممکن است همین کلمات آخر داستان موقعیت یاوه و عجیب و غریبی را مطرح کند و حل و فصل کردن آن را به شنوندگان بسپارد. برای مثال، برای بسیاری از افراد خود برگزاری یک گردهمایی درباره طنز در آلمان [که مردم‌شان به جدی و عبوس بودن مشهورند] خنده‌دار است.
در اصل چرا مردم می‌خندند؟

مقصود از خندیدن چیست؟ خنده بسیار مسری است و به همین دلیل ممکن است به بخشی از رفتار انسان بدل شده باشد که پیوند یافتن اجتماعی را تقویت می‌کند. ‌ هنگامی‌که گروهی از افراد می‌خندند، به نظر می‌رسد این پیام را منتقل می‌کنند: «راحت باشید، شما در میان دوستان خودتان هستید.» موریل طنز را شیوه‌ای برای پذیرفتن مرگ و ناخرسندی کلی زندگی در این جهان می‌داند. دکتر موریل یادآور می‌شود که بسیاری از مدیران به علت ترس از بطالت، خنده در ساعات کار را نمی‌پسندند اما او معتقد است که چنین عقیده‌ای نادرست است. خنده یا نبود آن ممکن است بهترین علامت برای یک مدیر درباره جو محیط‌کاری و خلق و خوی کارمندانش باشد.

نظریه دیگری درباره علت خندیدن _ نظریه برتری _ می‌گوید که افراد به این علت می‌خندند که تاکید کنند که در سطحی معادل یا بالاتر از اطرافیان‌شان هستند. پژوهش نشان داده است که روسا گرایش دارند که بیش از زیردستان‌شان جوک بگویند. زنان در حضور مردان بسیار بیشتر می‌خندند و مردان اغلب در حضور زنان جوک‌های بیشتری می‌گویند. حتی معلوم شده است که مردان در حضور زنان آهسته‌تر می‌خندند، در حالی که هنگامی‌که تنها مردان حضور دارند، بلندتر خنده سر می‌دهند. اما خنده برای همه افراد خوشایند نیست. افرادی هستند که از اینکه دیگران به آنها بخندند، ترسی بیمارگونه دارند. این افراد از موقعیت‌هایی که در آن خنده بروز خواهد کرد یعنی اغلب جاهایی که افرادی را ملاقات می‌کنند، پرهیز خواهند کرد.

ویلیباد روش، از دانشگاه زوریخ سوئیس ???? نفر آلمانی را مورد بررسی قرار داد و از آنها پرسید که آیا معتقدند که دیگران آنها را دست‌مایه جوک‌های خود قرار می‌دهند و دریافت که تقریبا ?? درصد مخاطبان چنین نظری دارند. این افراد گرایش داشتند که خنده‌های ضبط شده را به عنوان تمسخر و استهزا رده‌بندی کنند. پژوهش‌های بعدی به این مساله خواهند پرداخت که آیا چنین افرادی در حس طنز دچار اشکال هستند.

اثرات روانی خنده

هرگز به خنده به اندازه نفس کشیدن اهمیت نمی دهیم، زیرا روزانه صدها بار دست به این کار می زنیم. اما اخیراً دانشمندان در مورد تشخیص ایمن شناسی روانی شناخت چگونگی کمک مغز به بهبود جسم بیش از پیش توجه می کنند.

آنان پی برده اند خنده یی که انسان از ته دل می کند نشاط انگیز بوده و فواید بسیاری به همراه دارد. پژوهشی که در سال ۱۹۹۴ در یکی از دانشکده های برزیل صورت گرفته حکایت از آن دارد که خنده نشانه آشکاری از خوش بینی و قوت قلب است که تاثیر چشمگیری بر روی افراد دارد. در بررسی یاد شده اسلایدهای مردان و زنانی که می خندیدند یا نمی خندیدند را به دانشجویان نشان داده و از آنها خواستند اسلایدها را نمره گذاری کنند. دانشجویان به افراد خنده رو امتیازهای بیشتری دادند. به نظر آنان اشخاص خندان، انسان های دلشادتر، آرام تر، منطقی تر، صمیمی تر، خوش چهره تر، با محبت تر و دلسوزتر از آنانی هستند که لب به خنده نمی گشایند.
● سلامتی و تندرستی بیشتر

خنده توام با سایر رفتارهایی که سبب خشنودی و آرامش ما می شوند، مانند قاه قاه، یوگا، دعا و نیایش، اندیشه و ورزش، سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و در برابر اقسام عفونت ها و بیماری ها محافظت می کند. خشم، تنش و نگرانی، بر تعداد هورمون های تنش زای تضعیف کننده سیستم ایمنی بدن می افزاید.

لبخند یا خنده، ترشح هورمون های تنش زا را متوقف می سازد. شوخی و طنز نیز تلاش یاخته هایی را که پادزهرهای ضدعفونت را به وجود می آورند، زیاد می کند. این قبیل پادتن ها در حقیقت مواد شیمیایی اند که به انهدام ویروس های مهاجم به یاخته ها و پاره یی سرطان ها یاری می رسانند.
● فشار روانی کمتر

خنده به شخص کمک می کند تا مشکلات را اعم از ساده و پیچیده، مهار کرده و با آنها آسان تر رویارویی کند. یکی از اساتید کانادا روی دو گروه از دانشجویان مطالعه کرد و متوجه شد آنهایی که در چهره شان نگرانی موج می زند، اولین آزمون خود را رخدادی پرتشویش می انگاشتند لیکن دانشجویان شوخ طبع در جلسه امتحان فشار روحی اندکی داشتند.
● دل شادی بیشتر

داروین و شمار زیادی از پژوهشگران معتقدند که خنده قادر است شادی بخش باشد یا حسی مثبت در انسان پدید آورد. برعکس اخم کردن و ترشرویی وی را اندوهگین می سازد. پژوهشگران می گویند؛ موقعی که می خندیم، ۴۲ ماهیچه صورت را به تحرک وامی داریم و وقتی که ماهیچه های مذکور منقبض می شوند از جریان خون به مغز و ناحیه سینوسی کاسته می شود.
آثار مثبت خندیدن

خنده پدیده‌ای است كه در اغلب موارد برای ابراز شادمانی و لذت به كار می‌رود و یك توانایی است كه در بین موجودات زنده فقط انسان دارای آن است . انسان با توانایی خندیدن به دنیا می‌آید و بدون هیچ آموزشی از همان آغاز می‌تواند بخندد .

از دیدگاه روانشناسی خنده و اكنشی است كه برای تخلیه هیجانات به كار می‌رود در واقع از طریق خندیدن انرژی ذخیره شده ناشی از شرایط مختلف مثل كنترل محیط ، كنترل ذهن فرد و حوادث زندگی از ذهن و بدن تخلیه می‌شود و به همین دلیل معمولاً پس از مدتی خندیدن احساس آرامش زیادی به فرد دست می‌دهد .تحقیقات علمی نشان می‌دهد درحالی كه افسردگی به دستگاه ایمنی بدن در برابر بیماری‌ها آسیب می‌رساند ، خنده با كاهش كورتیزول ، افزایش هموگلوبین ، افزایش فعالیت‌ سلول‌های كاهنده درد و افزایش سیتوكنین دستگاه ایمنی را تقویت می‌كند . وقتی شخصی می‌خندد وجودش از احساساتی مثل آسودگی ، گرما ، رهایی و سرحالی آكنده می‌شود و اینها همان احساساتی هستند كه دربردارنده مفهوم كلی سلامتند .خنده یكی از مهم‌ترین ورزشهاست . هیچ ورزشی نمی‌تواند مثل خنده بیشتر عضلات بدن را به جنبش درآورد یك دقیقه خندیدن برابر با چهل مرتبه نفس عمیق كشیدن است . همچنین روزانه ۱۵ دقیقه خندیدن بخش زیادی از منافع حاصل از پیاده‌روی صبحگاهی را دربردارد . خنده با كاهش و زدودن احساسات منفی نقش مهمی در پیشگیری از حملات قبلی دارد و نوعی ماساژ قوی برای قلب است .

بدن ما به طور طبیعی مجهز به مواد شیمیایی ضد دردی است كه در صورت لزوم برای تخفیف درد از مغز آزاد می‌شود و اندروفین نام دارد خندیدن باعث افزایش ترشح این مواد می‌شود . از آنجا كه اشتغال ذهنی و اضطراب از موانع مهم یادگیری به شمار می‌رود ، از این رو خندیدن در ابتدای مطالعه باعث ایجاد آرامش فكری می‌شود و فرآیند یادگیری را آسان می‌كند .
بیست و پنج دلیل برای خندیدن

۱) خنده چهره را شاداب و زیبا می‌کند.

۲) خنده عمر را طولانی می‌کند.

۳) خنده سن افراد را کمتر نشان می‌دهد. (قابل توجه خانم‌ها!!)

۴) خنده رگ‌ها را گشاد می‌کند که در سلامتی مؤثر است.

۵) خنده با افزایش هورمون کورتیزول ایمنی بدن را در برابر بیماری‌ها زیاد می‌کند.

۶) خنده با شستن CO۲ از خون احساس مطلوبی ایجاد می‌کند.

۷) خنده کلسترول خون را کاهش می‌دهد.

۸) خنده گرفتن حمام اکسیژن است.

۹) خنده با افزایش هورمون سروتونین احساس سرخوشی ایجاد می‌کند.

۱۰) خنده با کاهش شمار ضربان قلب (HR) نقش مؤثری در سلامتی دارد.

۱۱) خنده تعادل ظرفیت هورمونی ایجاد می‌کند.

۱۲) خنده با شستن CO۲ از خون پوست را شاداب می‌کند.

۱۳) خنده از بیماری زخم معده و دوازدهه پیشگیری می‌کند.

۱۴) خنده نوعی ”دویدن بی‌حرکت“ است.

۱۵) خنده افراد چاق را لاغر می‌کند.

۱۶) خنده باعث می‌شود به دندان‌هایمان بیشتر توجه کنیم و در نظافت آنها بکوشیم.

۱۷) خنده چین و چروک صورت را از بین می‌برد.

۱۸)خنده با افزایش ترشح اندورفین از مغز باعث احساس سرخوشی می‌شود.

۱۹) خنده تحمل دردهای جسمانی را آسان‌تر می‌کند.

۲۰) خنده گرفتگی عضلانی را برطرف می‌کند.

۲۱) خنده باعث رفع خستگی می‌شود.

۲۲) خنده بر همه دستگاه‌های بدن اثر مثبت می‌گذارد.

۲۳) خنده ساده‌ترین روش برای پیشگیری از سرطان است.

۲۴) خنده بهترین ماساژ برای اندام‌های داخلی است.

۲۵) خنده بهترین پزشک انسان است.
وقتی لبخند می زنیم…

دوستان خوشحال شما را خوشحال می‌کنند- و به همین ترتیب دوستان خوشحال دوستان شما را.

نتیجه غیرمعمول یک بررسی جدید نشان می‌دهد که شما و شما افرادی که هیچگاه یکدیگر را ندیده‌اید، ممکن است بر احساسات یکدیگر تاثیر داشته باشید.

جیمز فولر، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا، سان‌دیه‌گو و یکی از این پژوهشگران می‌گوید: “شادی شخصی ما به فراسوی افرادی که به طور مستقیم با آنها در ارتباط هستیم، گسترش پیدا می‌کند.”

فولر گفت پژوهشگران پیش از این می‌دانستند که رفتارهای فرد بر افراد دیگر اثر می‌گذارد، “اگر من لبخند بزنم، احتمال اینکه شما لبخند بزنید، افزایش می‌یابد. ما می‌دانیم که پیشخدمت‌هایی که لبخند می‌زنند،‌ انعام بیشتری دریافت می‌کنند.”

اما آیا سایر افراد – آنهایی که در خط بعدی قرار دارند، این تاثیر را خواهند گرفت؟ یا آنچنانکه فولر بیان می‌کند: “آیا تاثیر شخص به شخص می‌تواند به همه شبکه اجتماعی منتشر شود؟”

این بررسی جدید، یک مورد از رشته‌ای از بررسی‌ها است که به مسری‌بودن بالقوه چیزهایی مانند انزواجویی و سیگار کشیدن می‌پردازد، قصد داشت به این سوال پاسخ گوید.

‌فولر و نیکولاس کریستاکیس استاد دانشکده پزشکی هاروارد، یافته‌های بررسی قلب فرامینگهام – که ۵۲۰۹ نفر را در فرامینگهام ماساچوست از سال ۱۹۴۸ دنبال می‌کند، را مورد بازبینی قرار دادند. بررسی فرامینگهام در حال حاضر نیز ادامه دارد و اکنون اخلاف افرادی که در گروه اصلی قرار داشتند را نیز شامل می‌شود.

این پژوهشگران بر ۴۷۳۹ فرزند مشارکت‌کنندگان اولیه در بررسی فرامینگهام متمرکز شدند و پیوندهای دوستی آنها را با سایر افراد در طول ۲۰ سال از ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۳ دنبال کردند.

این دانشمندان دریافتند که شادبودن یک شخص با بیشترین احتمال میزان‌های شادی را در افرادی تقویت می‌کند که نزدیک‌ترین رابطه را با او دارند- همسران، بستگان، همسایه‌ها، و دوستان.

اما اگر شخصی خوشحال باشد، افزایش‌های احتمال خوشحالی دوستی که در فاصله یک مایلی او زندگی می‌کند، ۲۵ درصد افزایش پیدا می‌کند.

این اثر “آبشاری”، آنچنانکه پژوهشگران آن را می‌نامند، ادامه پیدا می‌کند: برای دوست یک دوست ۱۰ درصد احتمال بالاتر خوشحال بودن وجود دارد و برای دوست این دوست بخت خوشحال بودن ۵.۶ درصد بالا می‌رود.

به عبارت دیگر، شادی یک شخص می‌تواند از سه درجه فاصله گسترش یابد. آنهایی که در مرکز چنین دوایری هستند، ممکن است افرادی باشند که به قول فولر “شما هرگز ملاقات نکرده‌اید. اما خلق و خوی آنها اثر عمیقی بر روی خلق و خوی خود شما دارد.”

پژوهشگران سعی کردند که آمارشان را بر حسب عواملی که ممکن است بر چنین روندهای اثر بگذارد، مانند اینکه افراد با احتمال بیشتری دوستانی را انتخاب می‌کنند که مانند خودشان هستند، تعدیل کنند.

یافته‌های پژوهش در ۵ دسامبر در نسخه آنلاین “نشریه پزشکی انگلیس” منتشر شده است.

فولر گفت نتایج این بررسی “به کلی شیوه‌ نگرش من به دنیا تغییر داد.”

او گفت: ” دریافتن وجود این شیوه ارتباط ما با یکدیگر، باعث شده است که من مسئولیت بیشتری برای اعمالم قائل شوم.”

روزمری بلیزنگر، استاد نمو انسانی در ویرجینیا تک، یافته‌های این بررسی را قابل‌توجه خواند، زیرا این پژوهشگران بر روی نمونه بزرگی از مشارکت‌کنندگان کار کرده بودند، که برای مدت طولانی آنها را دنبال کرده بودند.

به گفته بلیزنگر در مجموع این بررسی نشان ‌‌دهنده اهمیت رفقایی است که فرد برای خود نگه می دارد.

او گفت: ‌”افرادی که تعداد بسیاری از افراد خوشحال آنها را احاطه می‌کنند، نسبت به افرادی که بوسیله افراد ناشاد احاطه می‌‌شوند، با احتمال بیشتری در آینده خوشحال خواهند بود.”
آیا خنده بهترین پزشک است؟

تحقیق‌های اخیر، به صراحت نشان می‌دهد که خنده به‌جزء در مسائل روحی، روانی و جسمانی، در بعدهای اجتماعی نیز بسیار تأثیرگذار بوده است. یکی از علت‌های معمول افسردگی، جدائی از جامعه و پائین آمدن ارزش‌های اجتماعی در خانواده و فرد است. این مشکل‌ها در جامعه‌های غربی به مراتب، بیشتر به‌چشم می‌خورد، اما در کشورهای شرقی نیز این روند رو به افزایش است.

کلوپ‌های خنده به بسیاری از مردم کمک کرده که از دست قرص‌های ضدافسردگی راحت شوند؛ آن‌هم سریع و در مدت زمان کوتاه. معجزهٔ کلوپ‌های خنده، این است که باعث دوستی، برادری و عشق میان اعضاء می‌گردد. جای تعجب است، اما واقعیت دارد که این کلوپ‌ها در حال تبدیل به اتحادیه‌های صمیمت و هم‌بستگی می‌باشند.

با گسترش فرهنگ خنده در کلوپ‌های خنده، هر کلوپ، شکل یک اتحادیهٔ کوچک را به‌خود می‌گیرد که در آن اعضاء، احساس تعلق و وابستگی به یک گروه سالم را تجربه می‌کنند و به‌تدریج تبدیل به یک خانوادهٔ بزرگ و خندان می‌شوند.

خنده، هرگز فقط برای سرگرمی و تفریح نیست که شخص با آن، احساس آرامش کند و همچنین تنها یک پدیدهٔ فیزیکی و رفتاری نیست؛ زیرا در آن حالت، یک عضو باشگاه خنده، به‌خود این اجازه را می‌دهد که پس از چند ساعت حضور در باشگاه نیز همچنان عصبی، پرخاشگر و تند در جامعه رفتار کند؛ بلکه خنده، آن‌قدر روح وسیع و ارزشمندی دارد که می‌تواند برای ترمیم دردها و رنج‌های یک جامعه مرهم باشد.

برای نمونه ما در کلوپ خنده، یاد می‌گیریم که باعث شادمانی و خندهٔ دیگران نیز باشیم و به‌عنوان نمونه، عصبانیت که یکی از عامل‌های بازدارندهٔ خنده است را از هم‌نوعان خود دور کنیم. احساس گناه، حسادت، تنگ‌نظری و… همه از احساس‌های منفی هستند که می‌بایست جای خود را به مثبت‌اندیشی، عشق، گذشت، مهربانی، احترام و… بدهند؛ در غیر این‌صورت، خنده هرگز در جامعه گسترش نمی‌یابد. خنده و اثرهای آن بر روی زندگی اعضاء باشگاه خنده باید نمونه و الگوئی برای دیگر افراد باشد.

همهٔ اعضاء گروه با هم متحد و هم هدف هستند تا انگیزه، لبخند، آرامش و ایثار را به دیگر هم‌وطنان خود یادآور شوند.

جال است بدانید که دوست‌داران خنده در سراسر دنیا در یک مقالهٔ منحصر به‌فرد به‌نام ”به یک دوست، زنگ بزن“ شرکت می‌کنند. برای ایجاد دوستی و صمیمیت دوباره با افرادی که زمانی خیلی به هم نزدیک بوده‌اید، این مقاله بسیار مؤثر است. با این تلفن زدن، به آنان یادآور می‌شوید که فراموش‌شان نکرده‌اید و عشق و سپاس خود را با یک تلفن به آنان هدیه می‌کنید.

برای نمونه می‌توانید حافظهٔ تلفن همراه و دفترچه تلفن‌های قدیمی را دوباره بررسی کنید و همهٔ دوستان و عزیزان‌تان را به چند دستهٔ زیر تقسیم‌بندی کنید:

دوستان کنونی خود، همکاران و آشنایانی که ماه‌هاست با آنان صحبت نکرده‌اید.

افرادی‌که در نقاط دیگری زندگی می‌کنند و شما در گذشته با آنان در آن منطقه، محل یا کشور زندگی کرده‌اید.

دوستان دوران کودکی، هم‌کلاسی‌های مدرسه، دوستان دانشگاه، معلمان و اساتید خود و همهٔ کسانی‌که به شما چیزی آموخته‌اند.
کسانی‌که بسیار پیر و تنها هستند و شما آنان را می‌شناسید و…

متأسفانه واقعیتی که دربارهٔ انسان‌ها وجود دارد، این است که ”از دل برود، هر آنچه از دیده رود“ اما دوست‌داران خنده، اجازه نمی‌دهند این اتفاق بیفتد؛ پس هدف واقعی ما در بحث خنده، توسعهٔ عشق، بدون قید و شرط است. متأسفانه بیشتر رفتارهای ما به خودخواهی و غرور ما برمی‌گردد؛ اما طرح ”به یک دوست، زنگ بزن“ به‌طور کامل با این موضع مخالف می‌کند.

باور کنید تلفن شما به یک شخص، می‌تواند احساس لذتی بدهد که او را از افسردگی و ناامیدی نجات دهد.

طرح دیگری که در میان اعضاء، متداول و مرسوم است، ”فرمول ۴۰ روزه“ نامیده می‌شود و به این معناست که اگر فعالیت‌های خوب، فقط ۴۰ بار در طی ۴۰ روز تکرار شوند، جزء عادت‌های خوب شما باقی می‌مانند و در واقع شما به آن خصلت‌های خوب، ”شرطی“ می‌شوید.

ببینید نوزادان در طول روز، ۳۰۰ تا ۴۰۰ بار می‌خندند. کمی بیندیشید که بر سر ما چه آمده؟ به‌نظر می‌رسد که این تغییرهای بسیار بد در رفتار ما، ناشی از آموزش‌های غلط در خانواده و اجتماع است. هنگامی‌که به مدرسه می‌رویم، جُک و لطیفه ممنوع می‌شود، زیرا باعث به‌هم خوردن نظم و انضباط می‌شود. در بزرگ‌سالی، خنده ممنوع است، چون اهانت‌آمیز بوده و انسان را جلف و سبک نشان می‌دهد. خلاصه ما در طول زندگی، آموزش می‌بینیم که به هیچ‌ؤجه نخندیم. با همهٔ آنها هنوز دلیل‌های بسیاری برای خندیدن وجود دارد.

”پَچ آدامز“ از جمله پزشکانی بود که قصد داشت خنده را وارد علم پزشکی کند و این فقط به‌دلیل قدرت درمانی خنده است. از دیگر اتفاق‌های جالب در این راستا، این است که در یک خانهٔ سالمندان در ”راکویل“ یک مددکار اجتماعی و یک طنزپرداز در محیط سالمندان، باشگاه خنده را فعال کردند و چه‌قدر جالب تأثیرهای جادوئی آن را شاهد بودند. همهٔ این موفقیت‌ها از مسری بودن خنده، منشأ می‌گیرد. در کتاب ”رابطهٔ جادوئی بین شوخ‌طبعی و معنویت را فرا بگیریم“ آمده است: ”حتی هنگامی‌که جسم انسان‌ها از حرف‌زدن و حرکت کردن، خیلی دور شده، در هنگام خنده‌درمانی، جوهرهٔ روحی آنان حرکت و جرقه‌ای تازه می‌یابد.“

پس باور کنید زندگی، بی‌عیب و نقص نیست، اما می‌تواند بسیار خنده‌دار و جالب باشد. من مطمئنم شما حال مرا زمانی‌که مشغول اجراء تکنیک‌های خنده برای عموم مردم، نابینایان، بیماران ”MS“ ، سرطانی و… بودم، نمی‌توانید احساس کنید. بیائید از خودمان شروع کنیم. باور کنید:

”زندگی یعنی عشق به توان ابدیت“  خنده، به‌دلیل ایجاد فعالیت فیزیکی، کل بدن را تحت‌تأثیر قرار داده و عاملی برای سوخت کالری و کاهش وزن اضافی نیز می‌باشد.

● خندیدن، ضامن سلامتی و طول عمر

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که خندیدن، راهی برای جلوگیری از ابتلاء به بسیاری از بیماری‌ها است.

خنده، فشارهای زندگی روزمره را کاهش می‌دهد و باعث بالا رفتن کیفیت عملکرد در محیط کار می‌شود.

خنده، بهترین دارو برای استرس بوده، باعث کاهش هورمون‌های استرس در بدن شده و عکس‌العمل بدن را به هنگام وقوع فشارهای عصبی تغییر می‌دهد.

● به طور کلی، ما نیاز داریم بیشتر بخندیم

خندیدن، سیستم ایمنی بدن را بهبود بخشیده و موجب دریافت سطح بالاتری از اکسیژن می‌شود.

خنده، به‌دلیل ایجاد فعالیت فیزیکی، کل بدن را تحت‌تأثیر قرار داده و عاملی برای سوخت کالری و کاهش وزن اضافی نیز می‌باشد.

براساس پژوهش‌های انجام شده، خندیدن در طول روز موجب پیری دیررس می‌شود. بنابراین، دیدن فیلم‌ها یا خواندن کتاب‌های کمدی و یا هر وسیله‌ای که سبب خندیدن شما در طول روز می‌شود، امری بسیار مفید بر حفظ سلامتی می‌باشد.

هم‌اکنون بیمارستانی ایجاد شده که بیمارهائی با دوره درمان طولانی و سخت، در آنجا بستری هستند و بدون مصرف هیچ‌گونه دارو، فقط در محیط شاد قرار می‌گیرند تا با افزایش خنده، بر بیماری خود غلبه کنند.
● انواع لبخند
▪ لبخند مؤدبانه

این لبخند، به‌طور معمول، هنگام احوالپرسی سریع و یا تصدیق مؤدبانهٔ چیزی به‌کار می‌رود. هیچ حرکت قابل تشخیصی در چهره دیده نمی‌شود و فقط گوشه‌های لب به سمت بالا حرکت می‌کنند.
▪ لبخند حقیقی

این لبخند هنگامی دیده می‌شود که تغییرهائی در رفتار ایجاد شود که نشاندهندهٔ خوشایند بودن یا لذت بردن از چیزی باشد. به همین دلیل، حقیقی نامیده می‌شود؛ زیرا از شادی واقعی به‌وجود می‌آید.
▪ لبخند هیجان‌زده

این لبخند شامل دو حس است هیجان و شادی ما در این حالت، لبخند حقیقی را همراه با علامت‌هائی مانند بالا بردن ابروها و ایجاد خطوط افقی در روی پیشانی مشاهده می‌کنیم.

● خنده‌درمانی در خدمت مدیتیشن (تفکر تمرکز) و ریلکسیشن (آرامش)

”خنده‌درمانی“ یکی از بهترین روش‌ها مطلوب ضداضطراب در زندگی استرس‌زای امروزی است. این روش، قابل مقایسه با انواع دیگر راه‌های ایجاد آرامش و یا روش داروئی است. در درمان داروئی، شما نیاز دارید به‌صورت فیزیکی، افکار خود را با دنیای فیزیکی اطراف قطع کنید: در صورتی که با خندیدن، شما نمی‌توانید به چیز دیگری فکر کنید یعنی شما یا فکر می‌کنید یا می‌خندید: هر دو با هم انجام نمی‌شوند.

در سایر روش‌های مدیتیشن، نیاز دارید با توان زیاد یتمرکز کنید تا شما را از فکرهای ناخواسته دور کند که گفتنش ساده ولی انجامش مشکل است بنابراین، خنده‌درمانی، ساده‌ترین روش از روش‌های درمانی است که شما را به آرامش سریع می‌رساند.

▪ خنده و کاربرد آن

۱) کاهش استرس:

ـ سرحال شدن

– پراکندگی عصبانیت و خشونت

۲) ایجاد محیط کاری سالم:

تنظیم تعادل در زندگی روزمره شما

۳) ارتباط مؤثر – خلاقیت کاری – کار به صورت لذت‌بخش

۴ ) مقابله با مجادله و سوءتفاهم، رفع افسردگی، درد و بیماری مزمن و کاهش فشار و ناراحتی در مواردی مانند:

ـ مشکل‌های زندگی زناشوئی،

ـ مدیریت کلاش و آموزش،

ـ سلامتی،

ـ روان‌درمانی،

ـ غصه و شکست،

ـ ترس،

ـ جنایت،

ـ مراقبت،

ـ مدیریت رفتار و …
بنابراین، خنده مناسب و مهم برای موارد زیر است:

افرادی که می‌خواهند دوباره خنده و تعادل خود را به‌دست آورند، مجریانی که می‌خواهند متفاوت بیندیشند. مدیرانی که می‌خواهند روند کار را بدون افزایش استرس دنبال کنند، کارکنانی که دوست دارند از کار خود لذت ببرند، شرکت‌هائی که در تصمیم‌های مهم، مشتاق تماس‌های انسانی هستند. هر کسی که می‌خواهد تصمیم مهم بدون برخورد بگیرد.

در حقیقت، خنده، نوعی درمان است که ما را تشویق می‌کند از پدیدهٔ طبیعی فیزیولوژیکی خنده استفاده کنیم تا احساس‌های دردناک عصبانیت، ترس، کسالت و … در ما کاهش یابند.

وه چه‌قدر این شهر ما پر سر صداست

زندگی کردن در آن پرماجراست

پس بیا با ما بخند هر صبح زود

خنده بر هر درد بی‌درمان دواست

باز بکن چهره خود نازنین

پارک بیا، خنده ما را ببین

صبح بیا همراه ما خنده کن

خنده گشاید گرهت از جبین

همه در پارک ملت می‌دویدن

صدای خنده ما را شنیدن

بیائید و بسنجید جمع ما را

شنیدن کی بود مانند دیدن
با خنده بیماری‌ها را دور کنید

پس از تماشای یك برنامه تلویزیونی در مورد نقش خنده در ایفای سلامتی، «پاملای» ۶۱ ساله احساس كرد به اندازه كافی شاداب و سلامت نیست.

بنابراین تصمیم گرفت همراه چند تن از دوستانش در كلاس های خنده كه در كتابخانه «برندفورد» تشكیل می شود، شركت كند. امروزه «پاملا» بیش از همیشه می خندد و حتی با غریبه ها نیز خیلی شاد و صمیمی برخورد می كند و آنان را نیز وادار به خندیدن می كند. او می گوید: «من خیلی از این موضوع خوشحالم، خنده واقعاً سری است و همیشه می تواند برای همه خوب باشد.»

در هیچ تحقیقات و یا مطالعات پزشكی نشان داده نشده كه خندیدن یا خلق و خوی شاد داشتن عمر شما را طولانی خواهد كرد. اما تحقیقات اخیر نشان می دهد خنده می تواند سیستم ایمنی بدن را تقویت كند. البته با افزایش میزان سلول های تی «T» جنگنده عفونت ها كه باعث كاهش استرس، كاهش علائم آلرژی، افزایش مقاومت در برابر درد، كاهش خطر ابتلا به حمله قلبی و سكته تنظیم فشار خون و همچنین كنترل میزان قند خون می شوند. البته این بدین معنا نیست كه خنده تنها برای درمان بیماری ها كافی است بلكه افراد برای داشتن سلامتی باید روزانه ورزش كنند. از استعمال دخانیات پرهیز كنند، میوه و سبزیجات زیاد مصرف كنند. به دستورات پزشك معالج خود عمل كنند و حتماً مراقبت های لازم را انجام دهند. اما علاوه بر تمام اینها اضافه كردن خنده به این لیست نیز می تواند مفید و مؤثر باشد. به خصوص برای كنترل درد. زیرا خنده به مغز فرمان تولید «اندورفین» را می دهد و این هورمون مسكن طبیعی بدن است كه باعث كاهش و تسكین درد می شود. البته این نظریه كه خنده خاصیت درمانی دارد، جدید نیست. بلكه در سال ،۱۹۷۹ «نورمن كازینز»، نویسنده معروف بافروش كتاب «آناتومی یك بیماری» توجه جامعه بین المللی و دنیا را به خود جلب كرد. او در این كتاب سرگذشت زندگی خود را تعریف كرده بود كه در دورانی كه در اثر ابتلا به بیماری شریانی زندگی اش در معرض خطر مرگ قرار داشته، چگونه نجات پیدا كرد. او برای خود به همان میزانی كه ویتامین C تجویز شده بود، خنده تجویز كرد و متوجه شد كه ۱۰ دقیقه خندیدن در اثر تماشای فیلم های كمدی، حداقل ۲ ساعت خواب راحت و بدون درد برای او به ارمغان می آورد. او با خندیدن سرانجام توانست بر درد غلبه كند و از تمام دردها رهایی پیدا كند و به طور غیرمنتظره ای درمان شود.

بنابراین هیچ گونه شبهه ای در تأثیر مثبت خنده وجود ندارد و تنها با یك لبخند آزادسازی «اندورفین» آغاز می شود. برای خندیدن نباید حتماً دنبال بهانه یا سوژه ای بگردید و منتظر باشید بلكه باید با خود تمرین كنید كه هر زمان كه بخواهید قادر به خندیدن باشید.

كارشناسان معتقدند: كودكان پیش دبستانی و حتی كوچكتر در روز به طور متوسط ۴۰۰ مرتبه می خندند در حالی كه این میزان در میان نوجوانان و جوانان تنها ۱۵ مرتبه و حتی كمتر است. زیرا همیشه و همه جا به ما آموزش داده شده كه باید جدی باشیم و با افراد، جدی و خشك رفتا ر كنیم به خصوص در محیط كار، در غیر این صورت با مشكل مواجه می شویم. اما باید بدانیم بد نیست گاهی هم به فرد بذله گو و خندانی تبدیل شویم و این خنده بسیاری از كسالت های محیط كار را از بین می برد. حتی اگر كمكی هم به مشكلات شما نكند ولی باز هم همین الان شروع به خندیدن كنید.

ازته دل بخندیم

آیاتاکنون از خود پرسیده ایدکه چند بار در روز از ته دل می خندید؟ آیا آدم خوش خنده و خوشرویی هستید یا گرفته و عبوس و به اصطلاح جدی و مبادی آداب! پژوهشهای گوناگون در زمینه اثرات خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی شده و راندمان کاری را در افراد بالا می برد. در کشور هندوستان برای تشویق مردم به اینکه از دل مشغولی های روزانه خود دست برداشته برای لحظه ای هم که شده با “خنده” مشکلات خود را فراموش کنند، دست به ابتکار جالبی زده اند و دوره هایی تحت عنوان “خنده درمانی” تشکیل داده اندکه این دوره ها با استقبال بسیاری روبه رو شده است.

بهره گـیـری از ” خنده” برای درمان ناهنجاری های فکـری و عارضـه های جـسمـی، نخستین بار نیست که به مرحله اجرا درمی آید. پیش از این در کشور ژاپن به معجزه خنده پی برده و از آن برای آرامش روح و روان استفاده نموده اند.

باشگاههای خنده در کشورهای غربی ماننـد آمریکا و انگلیس که هفته ای یک بار دایر می شوند مفیـد هستند اما کافی نیستند و نیاز افراد را برطرف نمی سـازند چرا که انسان ها برای تامین نیازهای روحی خود به اینکه هر روز بخندند نیاز دارند.

یکی از محاسن ایجاد اتاق خنده این است که دیگر نیازی به وقت قبلی نیست و هر کس می تواند در هر زمانی که دلش خواست به آنجا برود و تا دلش می خواهد بخندد.

نکته مهم اینجا است که آیا افراد می توانند هر زمان که اراده کنند بی دلیل بخندند و یا باید محرکی آنها را به این عمل وادارد. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از انسان ها نسبت به لطیفه هائی که می شنوند عکس العمل نشان می دهند. اگر لطیفه شیرین و بامزه باشد قطعاَ خنده را بر لبانشان خواهد نشاند. برای اینکه بتوانید خندیدن را تمرین کنید باید با افرادی معاشرت کنید که همیشه شاد و خوشحال هستند، گویی هیچ غم و غصه ای در زندگی نــدارند و اگر هم دارند آن را بروز نمــی دهند. در این گونه کلاس ها توسط تلویزیون و یا ضبط صوت داستان های خنده دار و بامزه به نمایش در می آید تا افراد به خندیدن وادار شوند.
● خنده را می توان به چند گروه تقسیم بندی کرد:

▪ گروه اول همان لبخندهایی هستند که افراد در هر زمان و مکانی می توانند از آنها استفاده کنند. به طور مثال خیلی ها برای اینکه ترس و یا اضطراب خود را پنهان کنند آن را با یک لبخند بروز می دهند و یا لبخندهایی که آدم ها از روی تنبلی، بی تفاوتی و اینکه حوصله حرف زدن ندارند به یکدیگر تحویل می دهند.

▪ گروه دوم خنده هایی هستند که در مکان های خاص و با کمی احتیاط انجام می گیرند. مثلاَ در مکان های عمومی خنده بی جا و بی مورد شخصیت آدم ها را زیر سؤال خواهد برد.

▪ گروه سوم خنده های بی صدایی است که در دل آدم ها انجام می گیرد. برای مثال دوست شما مطلبی در مورد شخصیت شما به زبان می آورد که به نظر شما اصلاَ واقعیت ندارد و شما در دل به او می خندید و یا موردی را از کسی پنهان کرده اید و در دل به او می خندید که از همه جا بی خبر است.

▪ گروه چهارم خنده های کاملاَ دوستانه است، زمانی که از ته دل می خندید و در آن لحظه تنها به چیزی می اندیشید که باعث خندیدن شما شده است. در این حالت تمام اعضاء بدن شما از عضلات سر و صورت گرفته تا دست و حتی قفسه سینه، شما را در خندیدن همراهی می کنند.

از این رو از ته دل خندیدن بهترین و مفیدترین نوع خنده است! بنابراین از همین امروز تصمیم بگیرید با لبخند زدن به دیگران و از ته دل خندیدن آرامش را به محیط کار و زندگی خود آورده و زمینه ای مناسب برای رشد خلاقیت ها و دوستیهای پایدار فراهم کنید.
بذله گویی بهترین پاسخ، شرایط ناگوار

بی شک هر کدام از ما در طول زندگی روزمره خویش در شرایطی قرار می گیریم که ممکن است کنترل اعصاب و رفتار خود را از دست بدهیم و به گونه ای غیر طبیعی عمل کنیم . زمانی که به شدت عصبانی شده ایم و تمام اعضای بدن ما آماده پرخاشگری است. وقتی که ترسیده ایم و ترس تمام وجود ما را پر کرده است و جز منبع ترس و فرار از آن ، هیچ چیز دیگر را نمی توانیم احساس و ادراک کنیم. آن گاه که به خاطر از دست دادن یک موقعیت یا هر چیز ارزشمند دیگر کاملاً افسرده شده ایم .

هنگامی که به لحاظ یک اشتباه مورد تمسخر و مضحکه دیگران قرار می گیریم و از شرم تا بناگوش سرخ می شویم یا آن موقعی که در مواجه با درخواست اطرافیان دوستان و همکاران ، توان دادن پاسخ منفی از ما سلب شده است. موقعیت ها و شرایطی اند که ما را رنج می دهند هر یک از ما برای رهایی از چنین وضعیت هایی حتماً مکانیزم هایی را به کار برده ایم شاید رفتارهای خاصی را به صورت قالبی فرا گرفته ایم و در مقابل هر نوع محرکی پاسخ های یکسان ارائه می دهیم . ممکن است در برخی موارد احساس کرده باشیم که پاسخ ما به یکی از چنین موقعیت های رنج آوری قانع کننده یا ارضا کننده نبوده است.

آیا به راستی همه واکنش های لازم را برای رویارویی با همه موقعیت ها فرا گرفته ایم؟ آنها کدام اند ؟

در بسیاری از موارد گفتار نغز و بذله گویی بهترین پاسخ به شرایط ناگوار و رنج دهنده است. تجربه به اثبات رسانده است که شرایط ناراحت کننده دائمی نیستند و بعد از اندک مدتی خاصیت رنج آور بودن خود را از دست می دهند. شاید این امر بدان علت باشد که حوادث اتفاق افتاده واقعاً به اندازه ای که فکر می کردیم آزار دهنده نبوده اند بلکه تفسیر ما در آن لحظه چنین بوده است. برخی از روان شناسان اعتقاد دارند که به جای اتفاقات بیرونی ، اندیشه های ما ایجاد نگرانی و رنج می کنند نه آن چه در بیرون اتفاق افتاده است.

به طور کلی بسیاری از مسائل و مشکلات زندگی ، ظاهراً مهم و تعیین کننده اند ، در حالی که واقعاً این طور نیست و نباید آن قدر وجود و ذهن فرد را در کنترل خود بگیرند تا جایی که همه اعمال و رفتار وی را تحت الشعاع قرار داده ، فرصتی برای اندیشیدن به مطالب و مسائل دیگر زندگی نباشد.

بعضی از مردم جدی بودن و جدی گرفتن یک امر را با غوطه ور شدن در آن اشتباه می گیرند. فرو رفتن در یک اندیشه عمل یا هر امر دیگری با جدیت متفاوت است. جدی بودن ، یعنی مشغول بودن به یک امر و در عین حال امور دیگر را از نظر دور نداشتن.

به نیکی می دانیم که بسیاری از پدیده ها و اتفاقات زندگی روزمره جزیی و زودگذرند. اما برای لحظاتی آن چنان تمام فضای شخصیت ما را در خود می کشند و پوشش می دهند که هر آن چه را آموخته ایم فراموش می کنیم . به عنوان مثال وقتی معلم هستیم و دانش آموزی ما را عصبانی می کند و با رفتارش موجب رنجش ما می شود برای دقایقی آن چنان منقلب می شویم که گویی بدترین حوادث روی داده است.

هر پدیده ای را می توان از نگاه و زاویه ای دیگر نیز مشاهده کرد. اگر ذهن ما تنها روی احساس یا رفتاری خاص تمرکز کند و تنها همان را ببیند و توان ارزیابی، تحلیل و نقد آن را نداشته باشد نتیجه ای جز تلخکامی نخواهد داشت.

اغلب اتفاقات و حوادث پریشان کننده زندگی را می توان با روح شوخی و بذله گویی به اموری قابل تحمل تبدیل کرد. این روحیه که فرد بتواند هنگام خشم ، عصبانیت یا هر موقعیت عاطفی و رنج آور دیگر، لحظه ای توقف کند و با خود شوخی کند یا به خود رفتار و نگرش های خود بخندد یک مهارت است مهارتی که باید آموخته شود.

در مثال فوق نیز اگر از منظری دیگر حادثه را ببینیم یعنی باور داشته باشیم که نوجوانان نادانسته رفتارهایی انجام می دهند که بزرگسالان را می رنجاند و اگر چنین نبود اصولاً تربیت معنی پیدا نمی کرد ، با رفتار ناخوشایند یک نوجوان می توانیم راحت تر کنار بیاییم .

همچنین زمانی که در کلاس درس در مقابل جمعیت و هر جای دیگری به خاطر یک اشتباه مورد تمسخر و خنده حضار قرار می گیریم نباید موقعیت را آن قدر آزار دهنده و شرم آور بدانیم که گویی همه آبرو و حیثیت ما در گرو همین اشتباه بوده و لاغیر. آیا ما به اشتباهات دیگران نخندیده ایم ؟

خیام می گوید:

آیا همه آن چیزهایی که ما را به خنده واداشته یا رنج داده اند. امروز فراموش نشده اند ؟ پاسخ حتماً مثبت است آیا آن چه ما را به خندیدن به دیگران واداشته واقعاً خیلی شرم آور بوده و آن چه به نظر ما رنج آور بوده است واقعاً ارزش آن همه رنجیدگی را داشته است ؟ به یقین پاسخ منفی است مسائلی از این قبیل آن اندازه مهم و ماندگار نیستند تا همه افکار ما را به خود مشغول بدارند . به گفته آدلر ، اعمال هر شخص از زاویه انتخاب شیوه زندگی او نگریسته می شود شیوه ای که مردم به طور خلاق خود را سازمان می دهند و این کار عمدتاً تعیین کننده پاسخ آنها به جهان خارج است نتیجه عملی این فرض این است که ما انسان ها بیشتر تحت تأثیر تفسیرمان از واقعیات قرار می گیریم تا خود آن واقعیات.

از آنجا که ما انسان ها موجودات خودآگاهی هستیم اتفاقات و پریشانی هاییکه برای ما به وجود می آیند برای هر فرد قابل مشاهده و دیدن است و همین مشاهده ما را دوباره پریشان و مختل می کند پریشانی اولیه ایجاد آشفتگی می کند و معمولاً به نوعی خاتمه می یابد و محدود به مجموعه ای از شرایط است لیکن آشفتگی های بعدی غالباً فراگیر می شوند و ممکن است تمام زندگی فرد را مختل سازند . آن چه در این بحث اهمیت دارد این است که پریشانی دوم عملی غیر منطقی است. پریشانی اولیه واقعیتی بوده است که اتفاق افتاده و نمی شود آن را انکار کرد اما رغبت به تداوم و بازگو کردن ذهنی آن باعث اسیر شدن در دام افکار غیرمنطقی و گسترش احساس خشم ، خصومت ، ترس و اضطراب بی دلیل می شود که نه لازم است و نه ضروری و برعکس سبب رنج و تلخکامی بیشتر خواهد بود .

یک لحظه شادی مانند نورافکنی در تاریکی ، فضای تاریک و خسته روح را روشن می کند و باعث می شود حتی برای یک زمان کوتاه انفکاکی بین حالات عاطفی نامطلوب و روان انسان به وجود بیاید و در پرتو همین روشنایی و جدایی میان حالات نامطلوب و روان انسان ، فرد بتواند خود را دریابد و پریشانی را از خویشتن دور کند.

تداوم تفکر درباره حوادث و پریشان ها گردابی ایجاد می کند که هر لحظه عمق آن بیشتر شده ، شخصیت فرد را در کام خود می کشد. به حدی که همه شخصیت در آن غرق می شود و مشاهده دنیای بیرون از آن گرداب غیرممکن می گردد این حالت از ضعف های انسان است. این همان گرایش فطری انسان برای تخریب خود است که آلبرت الیس به آن اشاره کرده است. لیکن همه وجود انسان نبایستی در خدمت این گرایش باشد چون انسان صاحب اراده و عقل و شعوری است که می تواند منطقی هم باشد و عقلانی عمل کند. اگر با ضعف ها و شکست هایمان حتی در مواقعی که تا حدودی موجب تحقیر، پریشانی ، خشم ، شرم و ترس ما می شوند با روحیه ای آسان گیر مواجه شویم و اگر بتوانیم مسئله را با کمی بذله گویی و شوخی توأم کنیم بعدها نسبت به شکست ها و ضعف ها خیلی حساس نخواهیم شد همیشه باید به یاد داشته باشیم که همه ی انسان ها در رسیدن به بعضی از هدف هایشان شکست می خورند خصوصاً اگر هدف های بلند پروازانه ای انتخاب کرده باشند.

اغلب اتفاقات و حوادث پریشان کننده زندگی را می توان با روح شوخی و بذله گویی به اموری قابل تحمل تبدیل کرد. این روحیه که فرد بتواند هنگام خشم ، عصبانیت یا هر موقعیت عاطفی و رنج آور دیگر، لحظه ای توقف کند و با خود شوخی کند یا به خود رفتار و نگرش های خود بخندد یک مهارت است مهارتی که باید آموخته شود.

روان شناسان معروف به روان شناسان کمال گرا در توصیف شخصیت افراد خود شکوفا بر این باورند که یکی از ویژگی های انسان های خود شکوفا توان بذله گویی است. دکتر ویکتور فرانکل صاحب مکتب لوگوتراپی در کتاب انسان در جست و جوی معنی ( ص ۳۰ ) در آنجا که شرایط سخت و طاقت فرسای اسارتگاه های نازی ها که خود یکی از اسیران آن بوده است شرح می دهد می گوید:

اگر بودن چیزی به عنوان هنر در زندان شگفت آور باشد شوخی و مزاح است گو این که به ندرت صورت می گیرد شوخی یکی دیگر از سلاح های روح است برای حفظ نفس و به خوبی پیداست که بیش از هر چیز دیگر بر کناری لازم را به شخص خواهد داد و حتی اگر به مدت کوتاهی نیز باشد بر هر وضعی چیره می شود.

از دیگر ویژگی های افراد خودشکوفا خوشبینی و مثبت اندیشی است خوشبینی ، شوخی و خنده انسان را برای مبارزه با منفی گرایی و منفی بینی آماده می سازد انسان هایی که در زندگی و در مقابله با مسائل و مشکلات مربوط به آن موفق بوده اند آنهایی اند که روش زندگی شاد و خوشبینانه را در پیش گرفته اند شوخی و بذله گویی با خود و دیگران نه تنها خوشایند است و روابط بین فردی را بهبود می بخشد بلکه انسان را در برابر فشارهای روانی مختلف مقاوم می سازد .

شادی ، خوشبینی و نغزگویی نیرویی است که وجود شخص را از انرژی پر می کند و هیچ جایی برای احساسات و افکار منفی باقی نمی گذارد به گفته مولانا نار خندان باغ را خندان کند .

بذله گویی مهارتی است که در شمار مهمترین مهارت های زندگی باید قرار بگیرد .

یک لحظه شادی مانند نورافکنی در تاریکی ، فضای تاریک و خسته روح را روشن می کند و باعث می شود حتی برای یک زمان کوتاه انفکاکی بین حالات عاطفی نامطلوب و روان انسان به وجود بیاید و در پرتو همین روشنایی و جدایی میان حالات نامطلوب و روان انسان ، فرد بتواند خود را دریابد و پریشانی را از خویشتن دور کند. دکتر فرانکل در یک تمثیل زیبا روح انسان را به اتاقی تشبیه می کند و می گوید اگر شیر گاز را در یک اتاق باز کنیم همه فضای اتاق به یک اندازه تحت تأثیر گاز قرار می گیرد در واقع گاز همه اتاق را به یک اندازه پر می کند روح نیز این چنین است یک اتفاق همه فضای شخصیت انسان را در بر می گیرد که اگر بخواهیم می توانیم در یک لحظه با یک شوخی با خود و گفتن یک جمله خنده دار این فضا را پر از شادی کنیم و مولوی می گوید :

گر تو خواهی آتش آب خوش شود ورنخواهی آب هم آتش شود

یک جمله کوتاه نغز واقعاً می تواند روح انسان را پر از شادی کند و همین لحظه کوتاه فرصتی است تا دنیای پیرامون را به گونه ای دیگر ببینیم و همه روح و ذهن تحت تأثیر عوامل نامطلوب و مخرب قرار نگیرد.

همان گونه که اشاره شد روحیه بذله گویی مهارتی است که باید آموخته شود. همچنین کوشش در برانگیختن قریحه بذله گویی و دیدن وقایع در پرتو نوری از مزاح ، حیله ای است استادانه در فن زندگی و زنده ماندن ، بذله گویی مهارتی است که در شمار مهمترین مهارت های زندگی باید قرار بگیرد .

سلامت روانی افراد ، همبستگی مثبت با میزان به کارگیری مهارت های زندگی به طور منطقی دارد آلبورت می گوید.

بیمار نوروتیکی که توانست به خود و کار خود بخندد و سر و سامانی به وضع خود داده و حتی به راه درمان افتاده است. وقتی یک بیمار بتواند به چنین مهارتی دست پیدا کند دور از واقعیت نیست که باور کنیم انسان های طبیعی و سالم در فراگیری این مهارت قادرتر و تواناترند کافی است باور کنیم که ما انسان ها بیشتر تحت تأثیر تفسیرمان از واقعیات قرار می گیریم تا خود واقعیات باور کنیم که انسان دارای قابلیت های فراوان است که هر کدام از آنها را می توان کشف ، بارور و شکوفا نمود و یک زندگی سالم و شاد را برای خود و اطرافیان فراهم آورد. آری انسان می تواند با شوخی خود را از خود جدا کند نیرویی پنهانی وجود ندارد که نتوان آن را کشف کرد و شکوفا ساخت کافی است بدانیم که می توانیم
به گفته فردوسی حکیم

مده دل به غم تا نکاهد روان به شادی همی دار تن را جوان

منابع: نظریه های مشاوره و روان درمانی تألیف : عبدالله شفیع آبادی – نظریه های مشاوره – تألیف خدیجه آرین – انسان در جستجوی معنی – تآلیف اکبر معارفی – رشد و شخصیت – سیما نظیری

تبیان

صفا صهری  / روزنامه وطن امروز

نویسنده : شهرام مظفریان  /  روزنامه مردم‌سالاری

روزنامه هموطن سلام

مجله موفقیت

مجله دانش یوگا

سیدحمیدرضا محتشمی/ مجله شادکامی و موفقیت

روزنامه سلامت

روزنامه ایران

روزنامه اطلاعات

شهر الکترونیک یزد

سایت زنان

مهرداد محمودی  / روزنامه اعتماد

برگرفته از کتاب ”بدون دلیل بخندیم!“

نوشته: دکتر مادان کاتاریا (بنیان‌گذار باشگاه جهانی خنده)

مترجم: مجید پزشکی (مربی رسمی خنده‌درمانی)   میگنا



مطالب مرتبط